همه ی پدران به فکر خانواده خود هستند و تفاوت یک پدر معمولی با پدر آگاه در ایجاد آرامش و آسایش در خانواده است. پدر معمولی بدنبال آسایش خانواده است و پدر آگاه بفکر آسایش همراه با آرامش برای خانواده است.
پدر معمولی: من کل هفته رو میرم سرکار و خسته می شم و روز تعطیل رو میخوام پای تلویزیون بشینم و استراحت کنم.
پدرآگاه: من کل هفته رو سرکار بودم و حالا میخوام با همسر و بچه هام باشم و همه با هم از روز تعطیل لذت ببریم.
پدر معمولی: مشاجره و بگومگوهای زناشویی را جلوی فرزندان انجام میده و اعتقادی به ابراز عشق و علاقه به همسر در جلوی بچه ها ندارد و بوسیدن همسر را کاری جلف می داند.
پدر آگاه : معتقده بچه ها نباید از مشکلات بین والدین مطلع باشند و آنچه فرزندان می بینند فقط باید عشق باشد و دوست داشتن خانواده، تا آنها نیز با خانواده خود، چنین رفتار کنند.
پدر معمولی: وظیفه من کار کردن بیرون از خانه است و داخل خانه هیچ کاری را انجام نمی دم.
پدر آگاه: معتقده همسرش گاهی اوقات خسته می شه و باید استراحت کنه و باید فرصتی داشته باشه تا کارهای مورد علاقه اش را بدون مزاحمت فرزندان انجام بدهد تا برای هفته بعد سرحال باشد.
پدر معمولی: اگر بچه کتک نخوره بزرگ نمیشه. پدر من هم کتک می زد که من الان پخته شدم.
پدرآگاه: پدر من اشتباه می کرد که فکر می کرد با کتک زدن، بچه بزرگ می شه و مرد بار میاد. من نمی خوام مثل پدرم باشم و فرزندم را کتک بزنم.
پدر معمولی: پدرهای مردم برای بچه هاشون نه لباسهای گرون قیمت می خرند نه رستوران می رن ولی من سعی می کنم از هر چیزی گرانترینشو براتون بخرم.
پدرآگاه: رفاه نسبی برای خانواده تامین می کنه و سعی می کنه بودن در کنار خانواده رو به خرید لوازم گرانقیمت عوض نکنه و دیدن شادی خانواده از هر چیزی براش مهمتره.